سلام امیدوارم که حال همگی خوب باشه . میخوام در مورد عوامل موفقیت در کنکور صحبت کنم . به طور کلی  در بحث عوال موفقیت تحصیلی روی سه محور معمولا تاکید میشه . محور اول بحث تکنیک های یادگیری است که معمولا بچه های تو این زمینه خیلی هاشون مشکل دارن و سعی می کنیم به مرور زمان روی این قضایا کار بکنیم . هدف از بحث اینه که بتونیم در زمان کمتری مطالب رو بیاموزیم و دیگر اینکه یادگیری ما بتونه به صورت موثر باشه که در ذهن ما بمونه و بتونیم در سر آزمون ها از آن نهایت استفاده رو ببریم .خلاصه برداری و تراکم در خوادندن و .... محور دوم بحث استراتژی مطالعه و برنامه ریزی هست. مثلا یه داوطالب باید بدونه که زمانی که میخواد برای کنکور مطالعه کنه و در اختیار داره ، هرچه قدر بتونه این زمان رو به جلو بیاره به نفعش هست . مثلا اگه قرار داوطلب 9 ، 10 تیر ماه کنکور بده ، اگه بتونه این زمان رو سه ماه بیاره جلوتر و خودش رو برای اون موقع آماده کنه اونوقت نوع انرژی که تو این 9 ماه صرف خواهد کرد ، انرژی بیشتری خواهد بود و استفاده بهتری میتونه بکنه ؛ از طرف دیگه میتونه تو اون سه کاه آخر روی بحث تسلط بر روی مفاهیم و جامعیت ذهنی کار کنه و سرعت عمل و سرعت انتقال خودش رو تا حد قابل توجهی افزایش بده و خود این قضیه موجب میشه که دانش آموزان ما بتونند نتیجه مطلوبی رو کسب کنند . البته دانش آموزان پیش دانشگاهی یکسری محدودیت های زمانی رو دارند و نمی تونند که مجموعه عمومی ها و اختصاصی ها رو تا اواخر اسفند جمع کنند و به اونا پیشنهاد میشه که اگه دنبال نتایج منحصر به فرد هستند باید بتونند که اختصاصی ها رو تا آخر اسفند جمع کنند . البته میدونم که کار بزرگی هست ولی راهی مطمئن هست . محور سوم که یه فاکتور بسیار تاثیر گذار در زمینه موفقیت تحصیلی به اون اشاره میشه ، بحث انگیزه و هیجانات مثبت درونی و هیجانات منفی درونی که اینا میتونه موجب رشد و افت در یادگیری بشه . امروز و در این لحظه میخواهم در مورد فاکتور سوم یعنی انگیزه که همیشه گفتم انگیزه در کنار هدف معنا میده صحبت کنم . در پستهای گذشته اینجوری صحبت کردیم که بحث انگیزش ، به طورکلی رفتارها و فرآیندهایی که داره مشاهده در مطالعه با انگیزه یا بدون انگیزه ، یکی از مکانیزم های بسیار بسیار موثر در یادگیری هست . چه ما به اون اعتقاد داشته  باشیم و چه به اون اعتقاد نداشته باشیم . ( مثل برخی مشاوران و دوستانی که به شیوه آقای سرورپور خرده می گیرند ) به عنوان مثال در کلاس درس اون دانش آموزی که با دبیر خودش ارتباط حسی خوبی برقرار میکنه وقتی با اون دبیر یک زنگ درس داره ، قطعا اون درس رو بهتر میفهمه و در سر کلاس فعال تره . و یا با العکس دانش آموزی که در سر کلاس مورد توبیخ قرار میگیره در ابتدای یک زنگ ، قطعا در اون زنگ از کلاس افت هوش هیجانی خواهد داشت و انگیزه موجب افت ضریب هوشس فرد میشه و باعث افت قدرت یادگیری اون فرد خواهد شد . دانش آموزی که در خونه وقتی میخواد مطالعه اش رو شروع بکنه ، مطالعه اش با این تفکر هست که من که در این درس ضعیفم و نمیتونم خودم رو قوی کنم ، ولی با این حال تلاشم رو می کنم ؛ این دانش آموز با دست خودش قدرت یادگیری خودش رو کاهش داده و احتمال میره که نتونه در ادامه مسیر به خوبی حرکت کنه و نتیجه بگیره . به طور کلی کسی که انگیزه نداره اصلا نمیتونه مطالعه طولانی مدت داشته باشه . بچه هایی که بدون انگیزه درس می خونند و به قول خودشون فقط با منطق صرف و اراده کردن ، و با یه قدرتی که میخواد اونا رو پای درس بنشونه ، اینا معمولا طول مدت مطالعه شون خیلی زیاد نخواهد بود و بعد از دو سه روز میبینیم که افت کمیت و کیفیت مطالعه دارن و نمی تونند که خوب ادامه بدن . در مقابل دانش آموزانی رو داریم که هر روز که جلوتر میرن بهتر میخونند و با قدرت و انرژی بهتری مسیر رو ادامه میدن . اینها به جای اینکه بعد از یک مدت ببرن از مطالعه هر روز از در مسیری که دارن میرن با استقامت و قدرت بیشتری قدم میذارن و نتایج بسیار بهتری رو میگیرن . یکی از فاکتورهایی که در ایجاد یا از بین بردن انگیزه موثر هست ، نوع پیام هایی هست که فرد در درونش به خودش میده . این پیامها یا سیگنالهای مثبت و منفی که افراد از ذهن خودشون می گذرونند ، در بسیاری از مواقع نا خود آگاه از ذهن میگذره و شخصیت ناخودآگاه رو میسازه . شخصیت اصلی ما هم در اصل همون شخصیتی است که در رفتارهای ناخودآگاه میاد و سرچشمه میگیره . سیگنالهایی که ما از صبح که بیدار میشیم تا شب که میخوابیم داریم و انتقال میدیم مستقیما روی ضمیر ناخود آگاه ما تاثیر میذاره . دانش آموزی که شب هنگام چنین جمله ای رو از ذهن خودش میگذرونه که مثلا این دو ، سه ساعتی که تا قبل از خواب درس خوندم بهترین ساعات من بوده و خدا رو شکرت که انقدر خوب خوندم و فردا صبح میدونم ، صبح خیلی زود حتی بدون اینکه ساعتی بالا سر خودم بذارم میدونم که از خواب بلند میشم و میتونم مطالعه منحصر به فردی رو داشته باشم و .... بعد وقتی دانش آموز اینو به عنوان یه تصویر زنده در ذهن خودش میبینه و فراتر از زمان بهش نگاه میکنه و انگار یه اتفاقی در آینده قطعا افتاده و اون داره تصویرش رو میبینه . وقتی این کار توسط او انجام میشه ، انگار داره که ضمیر ناخودآگاهش رو با تصاویر و پیام هاش خودش داره طراحی و برنامه ریزی میکنه . در کل ما به قضایا مثبت نگاه نمی کنیم تا بتونیم اونا رو تحمل کنیم ، بلکه داریم مثبت طراحی می کنیم تا بتونیم از اونا لذت ببریم و به همین سادگی سر کلاس بودن دو ساعت دیگمون ، مطالعه فوق العاده فردامون ، رشد هوشمون ، سر حال بودن آینده و ... رو داریم طراحی می کنیم . و همین طور مکانیسم معکوس هم وود داره که افرادی که در هر لحظه در دل خودشون و در ذهن خودشون تفکراتی این چنینی از ذهن خودشون میگذرونند : کاشکی ، صبح زودتر شروع میکردم ، کاشکی از پارسال خوب درس میخوندم ، یا مثلا این دو ، سه ساعتی که من درس خوندم از کجا معلوم که جواب بده و از این جاهایی که من الان خوندم سوال بیاد . از کجا معلوم اصلا یادم بمونه و هزار و یک اما و اگر دیگه . وقتی به اینصورت شروع میشه و سیگنالهای منفی در ذهن شکل میگیره و طراحی مشه و فردای مارو ، پس فردای مارو ، این هفته مارو طراحی میکنه و خود به خود ما زمان زیادی رو از دست میدیم . بعضی وقتها دانش آموزان سوال می کنند که مثلا فلان آدم معلومه که از لحاظ هوشی و گیرایی از ما بالاتر نیست ، ولی در برخی از دروس این آدم انقدر قدرت مند ظاهر میشه که ما به هوش خودمون شک می کنیم . جوابش اینه که اون کلاس و اون درس ، اون فرد ، فرد دیگه هست و اونا آدم هایی که در اون زنگ از درس متفاوت زندگی می کنند و متفاوت حس می کنند و متفاوت ظاهر میشن و ضربان نبض و قلب و احساس اونا ، حتی نفش کشیدن اونا توام و سرشته شده با کلمه به کلمه و جمله به جمله اون درس هست . سیگنال ها یا علائم مثبت و منفی تمام زندگی ما رو فرا گرفته ، به طور طبیعی وقتی که داریم راجب انگیزش حرف می زنیم ، از ابتدای قضیه ما با علائم سر و کار داریم . این علائم یا کلامی هستند و یا تصویری . مثلا وقتی که در پیاده رو راه میرم با خودم شروع می کنم و حرف می زنم و این رو میگم که امسال بهترین سال زندگی منه  و این جمله میره رو ضمیر ناخود آگاه و یه اثری میذاره ، شاید اون لحظه ضمیرخودآگاه من بگه : نه این که حرف تو نیست . اینکه خودت نیستی ، نقش بازی نکن ولی ضمیرناخودآگاه مرز بین حقیقت و خیال و گذشته و آینده رو تشخیص نمیده و به محض اثرگذاری روش شروع میکنه به تحریک مغز و چیدمان یه برنامه حرکتی . حالا این برنامه اگه بلافاصله با عمل همراه بود لحظه به لحظه شاخ و برگ میگیره و این حس خوب تشدید میشه و آدم از کارش لذت میبره ، ولی اگر نه با اهمال کاری و سستی عمل به تعویق افتاد ، اون اثربخشی از بین میره و دیگه انگیزه ای نیست . در هنگام استفاده از جملات اثر بخش بایستی دقت کرد . مثلا دانش آموزی میگه میدونم که این یکسال چقدر سخته ولی من تلاشم رو می کنم تا به نتیجه برسم . این جمله شاید ظاهرا مثبت باشه ولی پس زمینه منفی داره و همین گفتن کلمه سخت باعث میشه فرد تا مدتی از انجام دادن خوب و عالی این کار ( مطالعه ) سر باز بزنه . این احساس تلفیقی از تحمل یک سختی زیاد و احتمالا نا امید شدن و طاقت فرسا و زجر آور بودن و ... هست . جمله انرژی بخش جمله ای هست که در لحظه میاد تمام وجو ما رو سرشار از یک انرژی گرم میکنه که تمام وجود انسان واقعا لبریز میشه  . دانش آموزی که همون ابتدایی که میخواد شروع کنه به مطالعه جنین جملاتی از ذهنش میگذره که : چقدر من از این درس خوشم میاد ، چه لذت بخشه ، خوندن کلمه به کلمه این درس که دارم توش لحظه به لحظه پیشرفت می کنم ، چه حس خوبی داره و خوش به حال من که امسال اصلا کنکور دارم و این یه بهونه شد تا بشینیم پای این کتاب ها و خودم و همه توانایی هام رو نشون بدم و از این تلاش قطعا میتونم در مقاطع مختلف زندگیم به عنوان نقطه قوتی یاد کنم و همیشه بهش افتخار کنم . پس دوستان عزیز شروع کنید از امروز و زیبا زندگی کنید و احساس مثبت خودتون رو با زندگی امسالتون آمیخته کنید . زندگی ما همون ثانیه هایی هست که ما حتی از درس خوندن زیاد ، دچار خستگی میشیم و از درس خوندن خودمون لذت می بریم و خدا رو شکر می کنیم و میگیم خدایا شکر که این قدرت رو به من دادی که ان طوری تلاش کنم و بدنم خسته بشه . وقتی که این حرکت تو ذهن ما نقش ببنده ، دیگه کار و تلاش فارغ از نتیجه و ما خدا رو وکیل خودمون میگیریم و به او توکل می کنیم که تو هر چی به خیر ماست و نتیجه زحمت ماست برامون رقم بزن . این میشه یه انسان ایده آل و آدمی که در مسیر خودش پر قدرت داره حرکت میکنه و تو زندگی خودش متحول شده و خدا این انسان رو که در حال خودش داره زندگی میکنه و از تجربیات گذشته داره استفاده میکنه و امیدوار به آینده هست رو دوست داره . امیدوارم که شما هم جز این دسته افراد باشید .

نظرات شما عزیزان:

ملیکا

ساعت11:59---28 تير 1390

سلام:به عنوان ی دانش آموز خواستم بدونم که شما مشاور کجا هستید برای مثال مشاور فرصت برابرید؟

ملیکا

ساعت11:58---28 تير 1390

سلام:به عنوان ی دانش آموز خواستم بدونم که شما مشاور کجا هستید برای مثال مشاور فرصت برابرید؟
پاسخ:سلام . خیر . مشاور مستقیم اون برنامه نیستم

مهشید

ساعت20:34---26 تير 1390

در جدال بین انسانهای سخت و روزهای سخت این انسانهای سخت اند که میمانند نه روزهای سخت

مهشید

ساعت20:13---26 تير 1390

در جدال بین انسانهای سخت و روزهای سخت این انسانهای سخت اند که میمانند نه روزهای سخت

فاطمه

ساعت10:23---16 تير 1390

- [ایمیل]

سرشاراز انگيزه بود!
پاسخ:سلام ممنون

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: